نقد و بررسی بازی Bloodborne

یکی از مشخصه های اصلی در هر بازی میزان سختی آن است. اما بازی های Hidetaka Miyazaki پیرو این قاعده نیستند. بازی‌های این کارگردان خوش فکر ژاپنی تنها در یک دسته بندی قرار می‌گیرند، و آن دسته‌بندی (سخت) است. اگر دوست دارید خود را به چالش بکشید و هنوز بازی بی نظیر Bloodborne را تجربه نکرده‌اید، با گیم پاس در نقد و بررسی Bloodborne همراه باشید.

داستان

داستان Bloodborne را نمی‌توان در رده بندی شاهکار قرار داد. اما یکی از زیبایی های این داستان حالت پازل گونه آن است. تنها چیزی در ابتدای بازی به شما گفته می شود این است که باید شخصی را که لقب خون کمرنگ (paleblood) دارد را بیابید.

ابتدای بازی بدین صورت است که در شهری به نام یارنهام (yharnam) درگیر قراردادی به عنوان شکارچی می شوید. پس از عضویت، خون مقدس کلیسای یارنهام به شما تزریق می‌شود و کار خود را به صورت رسمی به عنوان شکارچی شروع می‌کنید. در این بازی به جز تعداد انگشت شماری، بقیه دشمن شما هستند و تنها زمانی از دستشان آرامش دارید که یا دشمنان خود را نابود کرده باشید و یا داخل جایی به نام رویای شکارچیان (Hunters Dream) بسر ببرید. رویای شکارچیان علاوه بر فراهم آوردن امنیت، امکان بروزرسانی امکانات و آماده‌سازی جهت پیشروی در مسیر را برایتان فراهم می‌سازد.

گیم پلی

پیشتر اشاره کردیم که Bloodborne بازی سختی است. سختی این بازی به حدی زیاد است که با صفحه (شما مرده‌اید – You are dead) بیشتر از هر چیز دیگری در آن مواجه خواهید شد. اگر کمی با بازی‌های Hidetaka Miyazaki آشنایی داشته باشید به خوبی می‌دانید که پیشروی در Bloodborne همانند دیگر بازی‌های این کارگردان خوش ذوق نیازمند راهنمایی گرفتن از دیگران است. لذا از سوال پرسیدن و جستجوی آنلاین ابایی نداشته باشید.

اولین چیزی که قطعا برایتان باعث سردرگمی خواهد شد، انتخاب ساختار اولیه کاراکتر است. یکسری پارامتر مهم که می تواند به شما برای انتخاب هرچه بهتر کاراکتر کمک کند به شرح زیر است:

• Blood Echos: این آیتم واحد اصلی Bloodborne برای خرید و بروزرسانی ها است. در انتخاب کاراکتر این موضوع را زیاد در نظر نگیرید، چراکه طی روند پیشروی در بازی با از بین بردن دشمنان مقدار آن افزایش می‌یابد.
• Vitality: میزان ضربه پذیری شماست. اگر بخواهیم به اصطلاح عامیانه بازیکنان بگوییم، مقدار خون شماست.
• Endurance: میزان قدرت شما برای انجام عملیات را مشخص می‌کند. برای مثال هر ضربه‌ای که میزنید ذره‌ای از این مقدار کم میکند. همچنین جای خالی دادن (که یکی از ارکان اصلی مبارزه است) و دویدن نیز از مقدار Endurance کم می‌کنند. درصورتی که فعالیت خود را متوقف کنید، نوار Endurance در کسری از ثانیه پر میشود.
• Strength و Skill: این دو پارامتر علاوه بر اینکه بر میزان قدرت ضربه وارد شده توسط شما بر دشمنان تاثیر دارند، تعیین می‌کنند که آیا می‌توانید از سلاح های خاصی در روند بازی استفاده کنید یا نه.

این که چه نوع شخصیتی را برگزینید ارتباط مستقیم با تکنیک مد نظر شما برای پیشروی بازی دارد. اگر قبلا تجربه بازی‌هایی چون Dark Souls را دارید، انتخاب نوع کاراکتر با شماست در غیر این صورت پیشنهاد ما برای یک فرد تازه کار Lone Survivor است.

مکانیزم کلی بازی بر خلاف سری بازی های معروف Dark Souls که قابلیت دفاع را دارید، ساختاری وابسته به حمله و جای خالی دارد. در ابتدای شروع بازی با دستان خالی به مصاف یکی از کاراکترهای سخت بازی می‌روید و پس از مرگ (که تقریبا اجتناب ناپذیر است) وارد رویای شکارچی خود خواهید شد، و آن زمان است که می‌توانید به اولین سلاح ها دست یابید. این که چگونه از سلاح های خود استفاده کنید، به هر دشمن قبل از جای خالی چند ضربه بزنید و چه تکنیکی را برای هر دشمن برگزینید رابطه مستقیم نوع سلاح و میزان Endurance شما در هر سطح دارد.

سلاحها در این بازی به دو دسته بندی اصلی سلاح دست چپ و سلاح دست راست تقسیم می‌شوند. سلاح دست چپ همیشه دو حالت دارد که برخی از آنها در حالت دوم دو دست شما را اشغال میکنند و پس از آن امکانات سلاح دست راست را در اختیار نخواهید داشت. در ابتدای بازی سه نوع سلاح برای دست چپ وجود دارد:

• Hunter Axe: قویترین سلاح ابتدایی در بازی Hunter Axe است. قدرت این سلاح در میزان ضربه‌ای است که از طریق آن می‌توانید به دشمنان وارد کنید. اما این قدرت را در ازای هزینه‌ای مانند از دست رفتن Endurance بیشتر به هنگام ضربه زدن بدست می‌آورید. لذا اگر تصمیم به برگزیدن این سلاح داشتید، سعی کنید Blood Echos بیشتری را صرف Endurance کنید تا در بخش‌های میانی به مشکل بر نخورید. نکته دوم در مورد Hunter Axe این است که در حالت دوم نیازمند استفاده از دو دست خواهید بود و قابلیت استفاده از سلاح دست راست را از شما می‌گیرد. اما به ازای این ضرر، می‌توانید از فاصله‌ای تقریبا دور به دشمنان ضربه وارد کنید.
• Saw Cleaver: این سلاح از لحاظ قدرت ضربه‌زنی بین سه سلاح اولیه در رده میانی قرار می‌گیرد. در حالت دوم با وجود افزایش فاصله ضربه‌زنی باز قابلیت مدیریت توسط یک دست را از شما نمی‌گیرد و می‌توانید همزمان از امکانات سلاح دوم خود نیز استفاده کنید. با وجود اینکه اکثر افراد با تجربه Hunter Axe را به افراد تازه کار پیشنهاد می‌کنند، اما پیشنهاد ما برای افراد تازه کار Saw Cleaver می‌باشد. شاید در ابتدا کمی سخت بتوانید کار خود را پیش ببرید اما به محض تسلط بر قابلیت‌های آن، Saw Cleaver عضوی جدا نشدنی از روند پیشروی شما خواهد بود.
• Threaded Cane: این سلاح از کمترین میزان قدرت برای آسیب رساندن به دشمنان برخوردار است. اما دو مزیت به این سلاح برتری ویژه‌ای می‌دهند. اول میزان کم Endurance مورد نیاز به ازای هر ضربه است. دومین مزیت قابلیت ضربه زدن از فاصله‌ای تقریبا خوب در حالت دوم سلاح است.

سلاح دست راست شما در شروع بازی دو مدل تفنگ است. با وجود این تفنگ ها از تیر نقره‌ای استفاده می‌کنند، اما به هیچ وجه برای کم کردن سلامت دشمنان مناسب نیستند. کاربرد اصلی آنها بی حس کردن دشمنان است. روند بی حس کردن بدین صورت است که اگر لحظه‌ای قبل از ضربه زدن دشمن به او شلیک کنید، می‌توانید او را بی حس کرده و پس از نزدیک شدن با فشردن دکمه R1 قسمت زیادی از سلامتیش را بگیرید. در ابتدای بازی دو نوع سلاح دست راست به شما پیشنهاد می‌شود:

• Hunter Pistol: تیر این سلاح از فاصله‌ی تقریبا دور به هدف اصابت می‌کند و تا 70 واحد از خون دشمن را کم می‌کند. پیشنهاد ما برای افراد تازه کار این سلاح است.
• Hunter Blunderbuss: این سلاح برای فاصله نزدیک مناسب است. چرا که محتوای تیر آن حالت شات گان گونه دارد و پخش می‌شود.

همانگونه که پیشتر اشاره کردیم واحد اصلی شما برای بروزرسانی (چه سلاح چه کاراکتر) Blood Echo است. Blood Echo طی روند پیشروی و با نابودی دشمنان، یا از طریق یکسری آیتم های خاص بدست می‌آید. نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که در صورت از دست دادن جانتان، تمام Blood Echoهای بدست آمده از بین می‌روند. پس از بازگشت، اگر به نقطه‌ی مرگ خود برگردید می‌توانید Blood Echoهای از دست رفته را بازیابی کنید. اگر در راه بازگشت و بازیابی Blood Echoها دوباره جان خود را از دست بدهید، دیگر امکان بازیابی را نخواهید داشت و باید به دنبال Blood Echoهای از دست رفته‌ی جدید باشید.

در Bloodborne آیتمهای زیادی وجود دارد که توضیح تک تک آنها زمان زیادی می‌برد. اما در کل می‌توان آنها را به بخش‌های زیر تقسیم کرد:

• آیتمهای بازیابی سلامت: مهمترین آیتم بازیابی سلامت Blood Vial است. تفاوت Blood Vial با بقیه آیتمهای بازیابی سلامت این است که برای مصرف Blood Vial باید دکمه مثلث را بزنید و بقیه را پس از تجهیز، با زدن مربع می‌توانید استفاده کنید.
• آیتمهای دسترسی سریع: این آیتم ها پس از تجهیز با زدن مربع قابل استفاده کردن هستند. از مهمترین آنها می‌توان به کوکتل مولوتوف و تکه سنگ اشاره کرد.
• آیتمهای بروز رسانی: برخی از بروز رسانی‌ها علاوه بر Blood Echo، نیازمند آیتمهایی خاص هستند. برای مثال بروز رسانی مراحل اولیه سلاح نیازمند آیتمی به نام blood stone shard است.

آخرین نکته ای که در مورد گیم پلی این بازی می‌توانیم بگوییم این است از دست دادن جان بخشی عادی از رویه بازی است. اگر طاقت بیاورید و دو مبارزه غول (Boss Fight) اول را رد کنید، لذت اعتیاد آوری را در زمینه گیم پلی تجربه خواهید کرد.

موزیک

موسیقی Bloodborne از ساخته‌های Cris Velasco است. او که در کارنامه خود سابقه ساخت موزیک برای بازی‌هایی چون God Of War را دارد، به خوبی از عهده موزیک بازی بر آمده است.

نکته جالب در مورد موزیک Bloodborne این است که در طی روند بازی فقط مواقع خاصی موزیک متن دارید. صداهای روند بازی خلاصه می‌شود به صدای قدمهای شما، صدای دشمنان و صدای گاه و بیگاه خاصی مانند زنگ کلیسای یارنهام.

صدا گذاری و بازیگری صدا

مبنای Bloodborne بیشتر در حوزه مکاشفه است تا مکالمه. اما مکالمات به خوبی توسط بازیگران بیان می‌شوند. ادبیات استفاده شده در مکالمات نیز نزدیک به ادبیات قدیمی انگلستان است. از این رو برای درک کامل مکالمات تسط خوب بر زبان انگلیسی بدیهیست. نکته‌ی تقریبا آزار دهنده در مورد مکالمات بازی عدم حرکت لب شخصیت ها در داخل بازیست.

گرافیک

گرافیک این بازی از دو منظر قابل بررسی است:

• طراحی هنری: طراحی هنری بازی در حد شاهکار است. از طراحی محیط گرفته تا طراحی سلاح ها و شخصیت ها. تمامی طرح ها به بهترین حالت ممکن حس دنیایی پر از هیولا در محیطی مانند لندن قرن هجده و نوزده را به شما می‌دهد. زیبایی طراحی هنری این بازی تنها با تجربه کردن آن امکان پذیر است.
• گرافیک رایانه‌ای: طراحی گرافیکی Bloodborne در حد شاهکار نیست. اما شاهکار طراحی هنری آن ضعف‌های گاه و بی‌گاه گرافیک رایانه‌ای را کاملا پوشش می‌دهد.