نقد و بررسی بازی The Last Of Us

دنیای یک گیمر همواره مملو از عناوین بیاد ماندنیست. گاهی این عناوین مانند Tetris به قدری همه گیر میشوند که میتوان سالها آنها را در پلتفرمهای مختلف دید. گاهی مانند Super Mario به نماد یک برند (Nintendo) تبدیل میشوند. و گاهی مانند The Last Of Us به قدری کامل هستند که باعث میشوند صاحبان PS3 خدا را به خاطر خلق کنسولشان شکر کنند. پس از گذشت شش سال از عرضه The Last Of Us و به لطف بازگشت مجدد آن در PS4 بر آن شدیم تا به نقد بررسی آن درگیم پاس بپردازیم.
استراتژیهای سونی در صنعت بازی همواره بجا و دلچسب خریداران PlayStation بوده است. یکی از این استراتژیها خرید شرکتهای بسیار خوب بازی سازی و خلق بازیهای اختصاصی از طریق آنهاست. Naughty Dog یکی از معروفترین شرکتهای این دسته بندیست. این شرکت خالق عناوین بی نظیری چون Crash Bandicoot, Jak and Daxter و صد البته Uncharted است. Naughty Dog پس از انتشار سه نسخه اول Uncharted با توجه به سیاستهای خود تصمیم گرفت رو به عنوانی جدید آورد. اما شاید آن روز کمتر کسی تصور می کرد این عنوان جدید به بهترین بازی تولید شده در سال 2013 تبدیل شود.
پس از انتشار The Last Of Us سیل عظیمی از بهترین جایزهها به سوی آن روانه شد. این بازی به قدری زیبا و کامل بود که نسخه DLC آن (The Last Of Us Left Behind) نیز در رقابت با بازیهای سال انتشارش (2014) جوایز ارزشمندی را دریافت نمود. از آنجایی که امروزه با مبلغی معقول میتوانید بازی اصلی و DLC آن را در یک دیسک دریافت کنید, سعی می کنیم در این نقد و بررسی اشاره ای به هر دو داشته باشیم.
داستان
تا امروز روایتهای زیادی برای دنیای آخرالزمانی خلق شده است. در بخش عظیمی از این روایت ها زامبی های نقش اصلی را ایفا می کردند. یکی از نکاتی که داستان The Last Of Us را از بقیه داستانها متمایز میکند این است که در این داستان زامبیها قسمت کوچکی از نگرانیها شما را تشکیل می دهند. The Last Of Us یک دنیای دنیای آخرالزمانی را نشان میدهد که در آن، وجدان متاعی نایاب بوده و خط مشی زندگی اکثر بازماندگان; زنده ماندن به هر قیمتی است.
اما در پس تم تاریک داستان The Last Of Us رگههای بسیار زیادی از زیبایی میتوان یافت. وجود همین زیبایهاست که داستان این بازی را به یکی از بهترینها تبدیل می کند. قصد نداریم در این تحلیل به چیزی غیر از کلیات داستان بازی بپردازیم. اما تنها همین نکته را در مورد آن بدانید که در جایی از این بازی ممکن است اشکهایتان جاری شود و در جایی دیگر از شدت آدرنالین افزوده شده ساعتها هیجان زده باشید.
شخصیت پردازی داستان بازی چیزی کمتر از شاهکار نیست. هر شخصیت کاملا بجا وارد بازی میشود, نقش خود را در روند پیشبرد به زیبایی هرچه تمام تر ایفا میکند و به بی نقصترین علت ممکن (که یکی از آنها ممکن است مرگ باشد) از مسیر خارج می شود.
در مورد پایان ولی کمی نظرها متفاوت است. شاید افرادی که تجربه بی مثال The Last Of Us را در کارنامه خود ثبت کردهاند به پایان بازی خرده بگیرند اما از نظر ما این پایان بهترین پایانی است که Neil Druckmann نویسنده این بازی میتوانست برای آن رقم بزند.
در مورد داستان DLC بازی نیز تمام نکات بالا صدق میکند. تنها نکتهای که میتوان در مورد آن گفت این است که نویسنده تقریبا تمام سوالات نا تمام شما را در مورد یکی از شخصیتهای اصلی به خوبی و زیبایی پاسخ میدهد.
[tie_index]سیستم بازی[/tie_index]
سیستم بازی
نکته بارز در مورد سیستم بازی The Last Of Us نیاز مبرم به خفاست. البته انتخاب رویارویی تن به تن یا استفاده از امکان خفا تماما با شماست. اما توجه داشته باشید که منابع در این بازی بسیار محدود هستند. در دنیای آخر الزمانی The Last Of Us از مهمات گرفته تا منابع بازیابی سلامت همگی به سختی یافت میشوند و پیش روی در حالت خفا به بازیکن کمک میکند منابع کمتری را مصرف کند.
استفاده از امکانات محیطی دو روی یک سکه در این بازی محسوب میشوند. برای مثال میتوانید از مسیرهای موجود برای فرار از مبارزه یا مبارزه بهتر بهره بگیرید. در مثال دیگر میتوان به بطریهای خالی و آجرها اشاره کرد که هم برای پرت کردن حواس دشمنان و هم برای بی حس کردنشان قبل از حمله کاربرد دارند.
سیستم مبارزه را میتوان به سه بخش کلی تقسیم کرد. سلاح گرم, سلاح سرد و مبارزه تن به تن. سلاحهای گرم تنوع خوبی دارند. در طی روند بازی رفته رفته سلاحهای جدید را را مییابید که قدرت و امکان بیشتری را در اختیارتان قرار میدهد. بروز رسانی آنها نیز تقریبا ساده است. برای بروز رسانی به قطعات و ابزارهای بروزرسانی سلاح نیازمندید. قطعات بروز رسانی در جاهای مختلف پراکنده شدهاند و به عنوان یک بازیکن مجبور خواهید بود گوشه گوشه محلهایی که از آن گذر میکنید را بررسی کنید. ابزارهای بروز رسانی تحت غالب یک بسته به شما داده میشوند و پس از یافتن آنها سطوح بالاتر از بروزرسانی سلاح برایتان فراهم میگردد. همچنین در کنار اسلحههای موجود شما امکان ساخت مواردی چون بمب را خواهید یافت. ساختن این موارد به شدت کمک کننده است و گاها از خطر مرگ نجاتتان میدهد. بروزرسانی این موارد وابسته به راهنماهایی است که در طی مسیر به آنها برخورد میکنید. به محض یافتن این راهنماها بدون نیاز به هیچ منبعی سلاحهای جانبی به صورت دائمی بروز رسانی میگردند.
سلاحهای سرد را می توان به دو دسته بندی اصلی تقسیم کرد. اول تیغهها که علاوه بر کشتن سریع در حالت خفا در باز کردن درهای قفل شده نیز کاربرد دارند. دوم سلاحهای متنوعی که در نبرد تن به تن از آنها بهره میبرید. از یک تکه چوب ساده گرفته تا تبر که با یک ضربه هر دشمنی را از پای در میآورد. تنوع سلاحهای سرد برای مبارزات تن به تن به طرز لذت بخشی بالاست. علاوه بر این برخی از آنها با کمک راهنماهایی که پیشتر به آن اشاره شده قابلیت بروز رسانی دارند. البته یکی از نکاتی که در همان ابتدای بازی به آن پی میبرید این است که سلاحهای سرد دائمی نیستند و پس از تعداد ضربات مشخص از بین میروند. تنها امید شما برای استفاده بیشتر از این سلاحها بروز رسانیشان برای بالا بردن عمر آنهاست.
مبارزه تن به تن برای زمانیست که به سلاح سرد دسترسی ندارید و یا سلاح خود را بر اثر استفاده در حین مبارزه از دست دادهاید. در این زمان باید سعی کنید با استفاده از دستان خود دشمن را شکست دهید. همچنین استفاده از دستان جهت رهایی از دشمنانی که شما را از پشت سر غافلگیر کردهاند غیر قابل اجتناب است.
سیستم استفاده از منابع با وجود کمبودهای متعدد در نوع خود دلچسب است. در طی روند بازی ممکن است به منابعی چون بسته های کمک اولیه یا کوکتل مولوتوف برخورد کنید. درصورتی که چنین منابعی را در اختیار نداشته باشید باید با کمک مواردی که در طی مسیر میابید اقدام به ساخت آنها کنید. نکته جالب در مورد ساخت چنین منابعی این است که باید حتما پیگیر کمبودها باشید و قبل از ورود به صحنه مبارزه آنها را بسازید. چرا که جبران کمبودها هنگام مبارزه ممکن است به مرگ شما ختم شود.
سلامت شما در The Last Of Us از دو طریق قابل تامین است. اولی همانگونه که پیشتر اشاره شد بستههای کمکهای اولیه و دومی غذاهایی است که در مسیر میابید. فرق این دو در این است که بستههای کمک را میتوانید در کوله خود ذخیره کنید اما غذاها در همان لحظه یافت شدن باید مصرف شوند. بروز رسانی نوار سلامت و همچنین تواناییها وابسته به منابع دارو شکلی است که در مسیر یافت میشوند.
طی کردن مسیر در The Last Of Us معمولا از طریق پیاده روی انجام میشود. اما ناراحت نباشید. در این بازی موارد دیگری چون شنا و اسب سواری را نیز تجربه خواهید کرد.
موزیک
سرپرستی تیم موسیقی The Last Of Us بر عهده Gustavo Santaolalla موزیسین آرژانتینی بود. او که در حال حاضر به در حال کار بر روی موسیقی نسخه دوم این بازیست, به راستی یکی از بهترینها در زمینه کاری خود محسوب میشود. موسیقی The Last Of Us یکی از بهترینهاست. القای احساس موسیقی از منوی بازی شروع میشود و شما را تحت تاثیر قرار میدهد. تک تک قطعات ساخته شده برای صحنههای مختلف لذت The Last Of Us را به اوج خود میرساند. اگر مانند ما این بازی را در آرشیو خود دارید, پیشنهاد میکنم در صورت بازگشت به آن حتما به موسیقی آن دقت کنید تا معنای یک موسیقی بی نظیر را درک کنید.
صدا و بازیگری صدا
صداهای اجرا شده برای بازی بی نقص اجرا شدهاند. توجه به جزئیات در حدیست که اگر از یک هدفون با کیفیت برای بازی استفاده کنید میتوانید حس صداهایی مانند خفگی یک دشمن در دستان خود را درک کنید. و یا زمانی که در باران راه میروید نگران آن باشید که لباستان خیس شده و سرما خواهید خورد.
بازیگران صدا نیز به بهترین نحو ممکن کار خود را انجام دادهاند. در حدی که با اندکی جستجو میتوانید لیست جوایزی که برای کار خود دریافت نمودهاند را بیابید. مکالمات بازی روان و سادهاند. حتی اگر هیچ تسلطی بر زبان انگلیسی نداشته باشید باز از حس سخنوری بازیگران میتوانید به درک بالایی از موقعیتی که در آن هستید برسید.
گرافیک
شاید تصور کنید گرافیک یک بازی تولید شده برای سخت افزار نسل قبل هیچ چیزی برای ارائه ندارد. اما این موضوع تا حد زیادی برای The Last Of Us صدق نمیکند. در بخش دمو قطعا The Last Of Us از بسیاری از بازیهای امروزی جلوتر است. در باب گرافیک نیز توجه زیاد به جزئیات این بازی را در سطح بهترینها قرار میدهد. نسخه انشار یافته برای PS4 قابلیت بازی شصت فریم در ثانیه را به شما میدهد. با شناختی که کمال طلبی Naughty Dog داریم، شاید اگر این نسخه بعد انشار PS4 Pro وارد بازار میشد میتوانستیم آن را با کیفیت 4K نیز تجربه کنیم. اما برای یک بازی نسل قبل به راحتی میتوان مدعی شد چه در زمان اصلی انتشار و چه هنگام انتشار مجدد برای PS4 این بازی یکی از بهترین تجارب گرافیکی را در اختیارتان قرار می دهد.
نقد خوبي بود دوست عزيز.واقعا اين بازي بي عيب و نقصه.من تاحالا ٣ بار تمومش كردم و ازش لذت بردم.اميدوارم سري بعديشم به زودي منتشر شه تا ببينيم مثل سري اول شاهكار هست يا نه.
دوست عزیز: ممنون از اینکه نظرتون رو با گیم پاسیها مطرح کردین. و ممنون از وقتی که گذاشتین برای خواندن این بررسی. ما هم مثل شما بی صبرانه منتظر انتشار نسخه بعدی هستیم. به نظر من با توجه به ویدیوهای منتشر شده شاهد یک بازی بی نظیر دیگه خواهیم بود.