نقد و بررسی Crash Bandicoot 4: it’s About Time

یکی از مهمترین هدف‌های صنعت بازی‌های ویدئویی ایجاد سرگرمی است. در طول سال هزاران عنوان منتشر می‌شوند، همه این عناوین تلاش می‌کنند سرگرمی مفیدی برای مخاطبان باشند تا به واسطه این امر فروش بیشتری در گیشه داشته باشند. برخی از این عناوین تلاش می‌کنند با ارائه یک داستان جذاب مخاطب را سرگرم کنند، برخی با ارائه یک گیم پلی بی نقص و برخی دیگر هم به واسطه گرافیک بصری و چشم نواز سعی در جذب مخاطب دارند. Crash bandicoot 4: it’s About Time از آن دست بازی‌هایی است که آنقدر در زمینه گیم‌پلی بی نقص است که اصلا شاید نیازی به داستان‌سرایی و زیبایی بصری نداشته باشد. با گیم پاس همراه باشید تا به بررسی جدیدترین ماجراجویی این بندیکوت دوست داشتنی در Crash Bandicoot 4: it’s About Time بپردازیم.

داستان

سری بازی‌های کرش بندیکوت معمولا داستان‌های پرفراز و نشیب و چالش برانگیزی ندارند، در حقیقت بنظرم اصلا نیازی هم به ارائه یک داستان پر افت و خیز در این سری بازی‌ها نیست. در این قسمت همچنان دکتر نئوکورتکس به دنبال از بین بردن کرش و کوکو است و شما باید در نقش این دو شخصیت دوست داشتنی ظاهر شوید و جلوی رسیدن به اهداف آنها را بگیرید. همانطور که از نام بازی پیداست بواسطه باز شدن حفره‌ای در فضا زمان کرش در محیط‌ها و زمانهای مختلفی قرار می‌گیرد که هم از نظر بصری زیباست و هم از نظر طراحی مراحل.

داستان بازی از جایی آغاز می‌شود که اوکا اوکا قصد دارد با همراهی دکتر کورتکس و تراپی کرش را شکست دهند و  از بین ببرند. تلاش‌های آنها منجر به باز شدن شکافی در فضا زمان می‌شود، آنها قصد دارند تا با در اختیار گرفتن جهان‌های گوناگون و موازی قدرت زیادی کسب کنند. در این بین آکو آکو که برادر اوکا اوکا هم است، قصد دارد با کمک کرش و کوکو جلوی آنها را بگیرد. حالا شما باید در نقش کرش یا کوکو ظاهر شوید و با جمع‌آوری ماسک‌های کوآنتوم که در ادامه در مورد آنها توضیح خواهیم داد به مبارزه با ویلن‌های این سری محبوب و دوست‌داشتنی بپردازید و جلوی رسیدن آنها به اهدفشان را بگیرید.

همانطور که گفتیم داستان بازی فراز و نشیب زیادی ندارد اما پر از بداهه‌های طنز و زیباست. توسعه‌دهندگان بازی با طراحی زیبای دیالوگ‌ها کاری کردند که مخاطب از کات سین‌های سینمایی نه تنها خسته نمی‌شود بلکه مشتاقانه آنها را تماشا می‌کند و از طنازی‌ها و شوخ‌طبعی بازی لذت خواهند برد. گره خوردن داستان بازی به اتفاقات گیم پلی هم در نوع خودش جالب است. در هر مرحله بواسطه اتفاقاتی که برای کرش و کوکو رخ می‌دهد، قابلیت‌هایی به آنها اضافه می‌شود. اشاره‌های به موقع به اتفاقات نسخه‌های قبل هم از جذابیت‌های بازی در زمینه داستانی محسوب می‌شود.

گیم پلی:

مسلما بهترین و قوی‌ترین بخش کرش بندیکوت ۴ گیم پلی آن است. شاید در نگاه اول بازی یک پلتفرمر تکراری باشد، اما به جرات می‌توان گفت Crash Bandicoot 4: It’s About Time یکی از سرگرم کننده‌ترین بازی‌های سال است. همانطور که می‌دانید ساختن یک بازی پلتفرمر که هر لحظه چیز جدیدی برای ارائه داشته باشد، کار فوق‌العاده دشواری است. اما استودیو Toys For Bob توانست یک عنوان با محتوای طولانی و با خلاقیت‌ها و تنوع فراوان تولید کند. طراحی مراحل بازی به شکلی است که اگر حتی یک مرحله از بازی را چندین بار هم تجربه کنید، اصلا خسته نخواهید شد. تنوع مراحل بازی، چه از نظر ظاهری و چه از نظر گیم پلی، به قدری بالاست که احتمال خسته شدن شما از بازی نزدیک به صفر است. یکی دیگر از جذابیت‌های بازی سخت بودن برخی مراحل بازی است که حتی اگر چندین بار هم در یک مرحله شکست بخورید باز هم برای ادامه دادن، تلاش خواهید کرد.

کرش بندیکوت ۴ یکی از بازی‌هایی است که به شدت متنوع است، اما این تنوع در هیچ لحظه از بازی باعث نمی‌شود فرم اصلی خود را از دست دهد، توسعه دهندگان بازی تماما چهارچوب‌های خود در طراحی مراحل و استفاده از قابلیت‌های بازی حفظ کردند. مثلا زاویه دوربین در بازی فوق‌العاده است، و به موقع در بازی این زوایا تغییر می‌کنند. این امر یکی از همان پایبندی‌ها به فرم طراحی شده در بازی است. اینکه استودیو تویز فور باب خودش درگیر تنوع بیش از حد نشده یک امتیاز بزرگ برای این استودیو محسوب می‌شود.

وجود اسکین‌های متنوع و زیبا از دیگر نقاط مثبت بازی در زمینه گیم پلی است. شخصیت‌های قابل بازی هم در این نسخه، نسبت به نسخه‌های قبل بیشتر شده است. که باز هم باعث افزایش تنوع در بخش گیم پلی شده است. وجود باس‌فایت‌های جذاب و مراحل فرعی خوب هم از دیگر امتیازهای مثبت بازی است.

کرش باندیکوت ۴ آنقدر در بعضی موارد سخت است که شاید بارها و بارها مجبور به قبول شکست شوید، اما آنقدر بازی خوش‌ساخت است و طراحی اصولی دارد که باز هم مخاطب را به ادامه دادن بازی تشویق می‌کند. این امر دقیقا همان توجه به عنصر “سرگرمی” در صنعت بازی‌های ویدئویی است.

وجود مراحل فرعی‌ای به نام Flashback Tapes هم از نقاط قوت بازی است که هم از نظر طراحی گرافیکی، فضای نوستالژی و زیبایی را در اختیار کاربران قرار می‌دهد و هم داستان‌های قدیمی‌ای از کرش دوست‌داشتنی روایت می‌کند.

از دیگر نقاط قوت بازی در زمینه گیم‌پلی ماسک‌هایی است که کرش در طول بازی به دست می‌آورد. شما در هر مرحله مجبور به استفاده از این ماسک‌ها می‌شویدکه باعث جذاب‌تر شدن گیم پلی بازی می‌شود. برخی از این ماسک‌ها زمان را کنترل می‌کنند، برخی به پرش‌های کرش کمک می‌کنند و برخی هم می‌تواند روی جاذبه تاثیرگذار باشد. این یعنی نهایت لذت!

شاید تنها نقطه ضعف بازی در زمینه گیم پلی کنترل سخت شخصیت بازی در برخی مواقع است. یعنی شاید شانس در بازی شما خیلی دخیل باشد و عامل موفقیت و شکست شما شود.

تمام مکانیک‌های بازی کاملا درست و بدون مشکل طراحی و اجرا شده است، به شکلی که از تمام مکانیک‌های بازی لذت خواهید برد و از تجربه این بازی حتی اگر از طرفداران کرش بندیکوت هم نباشید، این بازی شما را به وجد خواهد آورد. بازی در برخی مراحل به شکلی رفتار می‌کند، که شاید مجبور باشید برای دقایقی به کارهایی که باید انجام دهید فکر کنید و بعد شروع به بازی کنید. این امر باعث می‌شود علاوه بر اینکه از نظر ایجاد هیجان مخاطب را راضی می‌کند باعث می‌شود حداقل برای دقایقی ذهن مخاطب را درگیر خود کند.

گرافیک:

Crash Bandicoot 4: it’s About Time  در زمینه طراحی بصری هم فوق‌العاده است. محیط‌های زیبای بازی و تنوع مراحل بازی چشم‌نواز هستند. تنوع در نوع دشمنان هم واقعا بالاست. هر دشمنی در مرحله‌ای کاربرد و طراحی متفاوتی دارد. نورپردازی و طراحی بصری بازی به قدری زیباست که حتی اگر مدت‌ها هم در بازی متوقف شوید، از دیدن محیط‌های بازی لذت خواهید برد. تنوع بالای مراحل، چه از نظر فنی و گیم‌پلی و چه از نظر بصری آنقدر زیبا هست که اگر ساعتها بصورت پیوسته بازی کنید اصلا از تجربه بازی خسته نخواهید شد. تنوع بالای دشمنان و باس‌ها که هر کدام از نظر بصری واقعا زیبا و چشم نواز طراحی شده اند هم در نوع خودش جالب است. کاملا مشخص است توسعه دهندگان بازی عاشق کرش هستند، چرا که بازی هیچ مشکل فنی از نظر ظاهری و بصری ندارد، شاید کمی افت فریم ریت داشته باشد اما اصلا آزاردهنده نیست. همین تنوع بالای دشمنان و باس‌ها باعث شده بازی ارزش تکرار بالایی داشته باشد و بعد از چندین بار تجربه بازی شاید باز هم مشتاق باشید تا با این باندیکوت دوست‌داشتنی به ماجراجویی بپردازید. وجود اسکین‌های زیاد و حتی شخصیت‌های قابل بازی هم از عواملی است باعث ایجاد تنوع در بازی شده است.

موسیقی و صداگذاری:

مسلما یکی از اولین مواردی که در بازی باهاش روبرو خواهیم شد موسیقی بازی است. موسیقی بازی هم مثل سایر المان‌های بازی هم حال و هوای نوستالژی خود را حفظ کرده است و هم کمی مدرن‌تر و جذاب‌تر شده است. این موسیقی‌ها در هر مرحله از بازی متفاوت است و حال و هوای همان مرحله و فضا را برای مخاطبان تداعی می‌کند. کرش بندیکوت ۴ حتی در زمینه موسیقی هم متنوع و غنی است.

صداگذاری‌های این نسخه هم در حد و اندازه‌های انیمیشن‌های پرهزینه‌ی سینماست. هر کدام از بازیگرهای صدا نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا کرده‌اند. حتی اگر این نسخه ویدئوگیم نبود، بعنوان یک انیمیشن سطح بالا می‌توانست موفقیت‌های زیادی را در زمینه موسیقی و بازیگری صدا کسب کند.